در فرهنگ و تاریخ هر کشور برخی نام ها چنان پرآوازه هستند که بسیاری از کشور ها با نام پادشاهان و بزرگان آن بخاطر خواهند آورد، در تاریخ پیش روی ایرانیان کوروش نامی پرآوازه است و به واسطه ی آثار بجا مانده از دوران حکومت وی و تاثیرات تاریخی اش بر دیگر اقوام در کتاب های تاریخی متعددی از او با عنوان شاه شاهان نام برده اند و از غرب تا شرق کره زمین او را پادشاهی نیک اندیش و نیک کردار توصیف کرده اند.
کوروش کبیر سر سلسله ی بزرگترین امپراتوری ایرانی در دوران باستان بوده و امروزه هم الهام بخش هویت بسیاری از ایرانیان به شمار می آید، در کتاب های تاریخی متعددی از عملکرد او افسانه ها ساختند و در خصوص شخصیت این پادشاه هخامنشی داستان ها گفته اند، اما بهترین معیار برای قضاوت چنین شخصی خط سیر مثبت در خصوص او در کتاب های شرقی و غربی است، از این رو، پاسارگاد بزرگترین آثار برجا مانده از کوروش کبیر است که گردشگران می توانند آنها را از نزدیک مشاهده نمایند.
پاسارگاد اولین پایتخت هخامنشی بوده که مرکز فرماندهی کوروش به شمار می رفته و از این رهگذر، خود او را نیز سازنده این مجموعه ی باستانی می دانند. مجموعه ی پاسارگاد در شهری به همین نام قرار دارد که در استان فارس و در 120 کیلومتری شهر تاریخی شیراز قرار گرفته و با مجموعه تخت جمشید هم فاصله ای در حدود 60 کیلومتر دارد.
پاسارگاد به عنوان یکی از مراکز تاریخی و باستانی ایران از اهمیت بالایی برخوردار است و به عنوان اولین مرکز حکومت هخامنشی اهمیت دوچندان می یابد اما نام کوروش جذابیت گردشگری و باستان شناسی این مجموعه ی باستانی را صد چندان کرده است.
گردشگران در مجموعه ی باستانی پاسارگاد شاهد آثار و بقایی متعددی هستند که در دوران سلطنت کوروش کبیر و در دوران پس از اوساخته و پرداخته شده اند اما بخش عمده و هویت غالب این مجموعه متعلق به گوروش بزرگ است، در مکان آثاری چون آرامگاه کوروش بزرگ، آرامگاه کمبوجیه (فرزند کوروش کبیر)، مسجد پاسارگاد، تل تخت، سنگ نگاره ی انسان بالدار، پل، باغ شاهی، مجموعه ی پادشاهی، محوطه مقدس،برج سنگی، کاخ بارعام، کاخ دروازه، کاخ اختصاصی و کاروانسرای مظفری در معرض دید عموم قرار دارد.
مجموعه پارسارگاد به لحاظ تاریخی در ابتدای سلسله ی هخامنشی قرار داد و نقش و نما یافتن آن بر اساس علایق کوروش بوده و المان های متعددی از معماری یونانی در این مجموعه یافت می شود ، جریان های معماری هخامنشی هم در ابتدای مسیر خود قرار دارند و هنوز مانند تخت جمشید بارور و مستقل نیستند.
با این وجود مجموعه پاسارگاد به لحاظ تاریخی و باستانی از اهمیت غیر قابل انکاری برخوردار است، این مجموعه که در دشتی وسیع با مساحتی در حدود 190 کیلومتر در میان دو کوه قرار گرفته و آغاز گر یکی از پر افتخار ترین دوران پادشاهی ایرانیان است.
گردشگران هم در پاسارگاد علاوه مشاهده ی یکی از باستانی ترین آثار تاریخی ایران، با حجم گسترده ای از هویت خواهی ایرانیان در این مکان روبه رو خواهند بود ، مکانی که در هفتم آبان ماه به عنوان روز کوروش میعاد گاه ایرانیان بسیاری است و نقطه ی مرکزی ایران به شمار می آید.
سیاحت و قدم گذاشتن در مجموعه ی پاسارگاد، برای گردشگران با بازدید از بخش های مختلفی همراه است که هر کدام بخشی از هویت هخامنشیان در دوران حکمرانی کوروش کبیر را نشان می دهند و همان طور که پیش تر هم گفتیم، سایه کوروش کبیر به عنوان بنیان گذار سلسله ی هخامنشی و مهمتر از آن پادشاه شهیر تاریخ ایران این مجموعه را جذاب تر می کند.
کاخ اختصاصی نام بقایای یکی از کاخ های موجود در مجموعه ی پاسارگاد است که به دلیل ساختار معماری اش آن را کاخ اختصاصی کوروش کبیر و محل زندگی این پادشاه می دانند. آثاری که طی قرن ها دیگر شباهت چندانی به روز های جلال و جبروتش ندارد، اما بقایای برجای مانده ی این کاخ تصویری باشکوه را در ذهن متبادر می کند.
کاخ اختصاصی با مساحتی در حدود 3200 متر دارای تالاری بزرگ و مرکزی است و دو ایوان در قسمت های شرقی و غربی این کاخ قرار داشته است، هرچند آثار کمی از اتاق ها و دیوار های این اثر بر جای مانده اما بر اساس شکل سازه ، کاخ محل زندگی کوروش کبیر بوده است. در های اصلی کاخ هم در قسمت ایوان های شرقی و غربی قرار داشته است در درب های ورودی اصلی (این کاخ دارای دو در فرعی برای استفاده ی مستخدمین کاخ در قسمت های شمالی و جنوبی هم هست) هم نقوش کشیده شده ای از شاه هخامنشی وجود دارد که دارای تزئینات مشخصی است.
مصالح بکار رفته در کاخ اختصاصی سنگ است که از سه نوع سنگ سفید، سنگ آهکی سیاه رنگ و سنگ کبود رنگی بوده که از ویژگی های بارز کاخ اختصاصی به شمار می رود. تزئینات بکار رفته در این کاخ به شکل ساده ای اجرا شده است ، که با وجود شباهت های ابتدایی مانند کاخ های تخت جمشید با نقوش متراکمی شکل نگرفته اند. نکته قابل توجه دیگر در این کاخ کتیبه ای است که باخط میخی و در سه زبان ایلامی، فارسی و بابلی از کوروش کبیر نام برده و نوشته است: من کوروش شاه هخامنشی هستم.
یکی دیگر از کاخ های موجود در مجموعه پاسارگاد که به عنوان سومین کاخ این مجموعه هم شناخته می شود، کاخ دروازه است، بنایی اثر چندانی از شکوه و عظمت اش باقی نمانده و از ستون های قطور و عظیم اش خبری نیست، باستان شناسان بر این باورند که کاخ دروازه همان طور که از اسم اش پیداست کاخ ورودی مجموعه پاسارگاد بوده و چیزی شبیه به کاخ دروازه ی ملل در تخت جمشید به شمار می آید و16 ستون کاخ دروازه را تشکیل می داده است، که متاسفانه خبری از ستون های سنگی آن نیست اما پایه های ستون یا همان زیر ستون ها خبر از حجم و عظمت ستون های کاخ می دهند.
این کاخ هم دارای دو درب اصلی و دو درب فرعی بوده که در های اصلی در قسمت های شرقی و غربی قرار داشته اند البته درب سمت شرق نزدیک به بخش جنوبی کاخ بوده و درب غربی هم به قسمت شمالی کاخ نزدیک بوده است، از بقایای کاخ دروازه مشخص است که در های فرعی هم در قسمت های مخالف در های اصلی قرار داشته اند.
گردشگران در این بنای تاریخی می توانند رگه هایی از معماری ایرانی عهد هخامنشی و شکل و ساختار دولت ابتدائی هخامنشی را ببیند و در دشتی پهناور شکوه برجای مانده باستانی مردمانی نادیده را حس کنند.
اگر بخواهیم از شخصیت کوروش کبیر، که در تاریخ انعکاس پیدا کرده، سخن بگوییم شاید بهترین مکان کاخ بارعام باشد، که در نوشته های مختلف از این مکان به عنوان اولین سازمان ملل در بیست و پنج قرن پیش نام برده اند، چرایی این نام گذاری در طیف وسیعی از اقوام و ملل مختلف در غالب سرزمین هخامنشی ایران در دوره ی کوروش کبیر بوده است.
از آسیای مرکزی امروزی تا شبه قاره هندوستان گرفته تا قفقاز و شمال آفریقا و همچنین بین النهرین و کناره ی دریای سیاه همگی بخشی از قلمرو کوروش کبیر بوده اند و کاخ بار عام محلی است که منشور حقوق بشری کوروش کبیر برای تمام ملل و اقوام با مذاهب و ادیان متنوع شان حکمی شاهانه و زینتی انسانی بوده است که باعث شده نام کوروش کیبر هنوز هم در تاریخ شنیده شود.
این کاخ دارای یک تالار مرکزی با هشت ستون بوده است که مساحتی در حدود 705 متر دارد و بنا بر شواهد موجود چهار ایوان در چهار طرف این تالار مرکزی قرار داشته است. ستون های ایوان های چهارگانه،کم ارتفاع تر از 8 ستون اصلی تالار مرکزی بوده اند که امروزه از ستون های تالار مرکزی تنها یک ستون باقی مانده است که بلندی آن بیش از 10 متر است، ستون ها از سنگ هایی سفید رنگ بوده اند و زیر ستون و سر ستون ها را با سنگ های سیاه ساخته بودند.
چهار درب در چهار گوش تالار مرکزی به ایوان ها می رسید و که نقوشی که بر گرفته از دیگر اقوام سرزمین ایران بودند بر این درگاه ها وجود داشته است. نقوشی مانند نقش پای انسان و عقاب، نقش ترکیبی از انسان ، ماهی و گاو و همچنین نقش پای انسان و حیوانی آراسته شده از جمله نقش های این درگاه ها به شمار می رفته اند. دو ایوان دارای 16 ستون بوده و دو ایوان دیگر هم به ترتیب دارای 48 و 28 ستون بوده اند. اما در دوران پس از اسلام در عهد اتابکان بجز تنها ستون باقی مانده ، دیگر ستون های تالار مرکزی را برای ساخت مسجدی در نزدیکی آرامگاه کوروش کبیر انتقال می دهند، که در دهه ی 1350 این ستون های به مکان اولیه خود بازگردانده می شوند ، در حالی که دیگر توان برافراشته شدن را نداشتند.
از دیگر ویژگی های کاخ بارعام وجود کتیبه ای است که بر آن به 3 زبان فارسی باستان، بابلی و ایلامی و به خط میخی نوشته است: من کوروش شاه هستم، هخامنشی زاده. اما برای گردشگران امروز تصور حضور کوروش کبیر بر تخت پادشاهی تالار مرکزی این کاخ و گرد هم آوردن اقوام و مللی که طی سالهای پیش از انضمام به قلمرو کوروش کبیر در گیر جنگ های ابتدائی بوده اند، تصوری شیرین و دلچسب است، که در کاخ بار عام ممکن خواهد بود.
شاید برای برخی ستون ها و سنگ های بی روح برجای مانده از دوران باستان، هیجان انگیز نباشد و شاید تنها از سرکنجکاوی عده ای را به این مجموعه باستانی بکشاند، اما بی گمان لذت سفر و قدم گذاشتن در مکانی تاریخی و باستانی شما را با اندک علاقه ای به تاریخ به آنجا خواهد برد.
مجموعه پاسارگاد از بخش ها و قسمت های متفاوتی تشکیل شده ، که هر کدام در بر دارنده ی آثاری از سالهای سلطنت کوروش کبیر از سلسله هخامنشیان است، برخی از این آثار با جزئیات بیشتر و تکمیل تری مانند آرامگاه کوروش کبیر ، که سالم ترین اثر این مجموع به شمار می آید، هنوز پا بر جا هستند. اما از بسیاری از بناها و آثار موجود در مجموعه ی پاسارگاد آثار اندکی برجا مانده است.
بسیاری از بنا های این مجموعه تا اواخر حکومت هخامنشیان پا بر جا بودند و با حمله اسکندر ویران شدند اما بسیاری از بخش های این آثار در دروان های مختلف تاریخی با بی مهری تمام رو به رو بودند و سنگ ها و ستون های کاخ ها و بنا های پاسارگاد به عنوان مصالح مورد نیاز بنا های جدید تر مورد استفاده قرار گرفتند.
یکی از این بنا ها، کاروانسرای مظفری است، در نزدیک آرامگاه کوروش کبیر بنا شد، این بنا در خلال حکومت آل مظفر و به فرمان شاه شجاع مظفری(از سال 759 تا 766 ه.ش) از سنگ های کاخ ها و بنا های پاسارگاد ساخته شد. ساختمانی که سنگ های مرمرین و سفیدش با بد سلیقه ای تمام ، در قیاس با آثار باستانی پاسارگاد، بنایی بد ترکیب را شکل می دهند. بنایی که خود بخش از تاریخ و تاراج پاسارگاد خواهد بود.
کاروانسرای مظفری با مساحتی در حدود 208 متر بنا شد، سنگ های بنای های پاسارگاد تنها زیبایی این بنای عاریتی به شمار می رود. در دهه ی 1350 و سال های اخیر برخی از سنگ های سالم و قابل تشخیصبه به مکان های اولیه خود بازگردانده شدند.
یکی دیگر از بنای های اضافه شده در دوران پس از اسلام به مجموعه پاسارگاد، مسجدی است که امروزه آن را مسجد پاسارگاد می نامند. این مسجد در سال 602 هجری شمسی در زمان حکمرانی اتابکان فارس در کنار آرامگاه کوروش کبیر ساخته شد، البته همان طور که پیش گفتیم، به دلیل نا آگاهی و به تاراج رفتن تاریخ و هویت این دیار ، آرامگاه کوروش کبیر را آرامگاه مادر سلیمان نبی یا مشهد مادر سلیمان نبی می دانستند و قرار گرفتن مسجد هم در کنار آن در جهت تقدس و احترام بیشتر به آن مکان بود.
این مسجد خود به عنوان یکی از آثار تاریخی استان فارس قلمداد می شد اما در دهه ی 1350 سنگ ها و ستون های آورده شده از دیگر بنا ها و کاخ های پاسارگاد به مکان اصلی شان عودت داده شد و ستون ها و کتیبه های قرآنی و محراب آن را هم به مکان دیگری بردند.
با این حال، یکی از مهمترین عوامل تخریب بنا های پاسارگاد ، عامل انسانی بوده که گردشگران آن را از نزدیک حس می کنند. از دیگر آثار برجای مانده در پاسارگاد که هویتش به طور دقیق مشخص نیست، از آن به عنوان پل یاد می شود، این پل در مجموعه پاسارگاد و حد فاصل کاخ دروازه تا دیگر کاخ قرار داشته است. گردشگران می توانند بقای این پل باستانی را نیز مشاهده کنند، که بر اساس گمان های باستان شناسان متعلق به اواخر دوران هخامنشی و یا دوران پس از آن بوده است.