قلعه یزدگرد کرمانشاه
تاریخ پر آشوب ایران سراسر رخداد هایی همراه با اسطوره و افسانه است و در این میان داستان آخرین پادشاه ساسانی هم، حکایت بسیاری از داستان های شبانه ی شب نشینی های ایرانیان برای سال ها و قرن ها شد. داستانی همراه با مظلومیتی شاهانه و تاریخی و با هنر مندی راویان، تصویر ساز خواب های نسل های متمادی در ایران بود. اما داستان آخرین پادشاه ساسانی گره خورد با سرنوشت شاهدخت او، به نام شهر بانو، که بعد ها در گیرودار روایت هایی دیگری از مظلومیت و حس ملی گرایی ایرانیان شد.
این داستان با یکی از آثار باستانی موجود در استان کرمانشاه گره خورده و گردشگران با مکانی روبه رو هستند که بخش هایی از تاریخ و افسانه ها را بهم وصل می کند و سرمنشا بسیاری از داستان های ایرانی است. قلعه یزدگرد همین مکان اسطوره ای است که در نزدیکی طاق گرا واقع شده است. این مکان باستانی در نزدیکی شهر سرپل ذهاب قرار دارد و برای رفتن به این قلعه باید جاده ی کرمانشاه به سمت سر پل ذهاب را در پیش بگیرید و اما در 18 کیلومتری سراهی ریجاب به سرپل ذهاب وارد مسیر این قلعه تاریخی می شوید. قلعه یزدگرد در منطقه دالاهو قرار گرفته و منطقه ی وسیعی از محدوده ی طبیعی این ناحیه را تحت پوشش خود قرار می دهد، به نحوی که در حدود 40 کیلومتر را می توان محدوده ی این قلعه و بخش های مختلف آن دانست.
از نام آن پیداست باید این قلعه را متعلق به دوران ساسانی بدانیم، همان طور که برخی از کاوش های باستان شناسی اولیه مؤید این فرضیه بودند، اما با انجام کاوش های بعدی از سوی دیگر گروه های باستان شناسیِ غربی، یافته ها حکایت از بقایای متعلق به دوران اشکانی می داد، به نحوی که شاکله ی اصلی این قلعه در دوران اشکانی بنا شده و در دوران ساسانیان هم بخش های دیگری به این مجموعه افزوده شده، براین اساس که این قلعه را متعلق به ساسانیان دانستند.
اما نام این قلعه به واسطه ی آخرین رخ داد هایی است که منجر به از هم پاشیدن آخرین پادشاهی باستانی ایران شد و ایران برای 2 قرن خاموشی را در پیش گرفت. گردشگران در این مکان به عنوان یکی از جاذبه های تاریخی و باستانی این سرزمین، می توانند چگونگی زنده ماندن هویتی را ببینند که در سالهای خاموشی با داستان ها و متل هایی که مادران در گوش کودکانشان نجوا می کردند، هویت و تاریخ سرزمین شان را به نسل های بعد انتقال می دادند.
قلعه یزدگرد برای گردشگران جدا از جذابیت های باستانی، بخش هایی از فرهنگ و هویت مردمانی را به نمایش گذارد که سازندگان اصلی هر سرزمین هستند و شاهان و رهبران آن تنها بخشی از آن جامعه به حساب می آیند. از سوی دیگر، جاذبه های گردشگری این قلعه در کنار یکی از مکان طبیعی بکر و زیبای استان کرمانشاه در منطقه ای به نام ریجاب و دره های دالاهو قرار دارد و مجموعه ای از آثار و بنا هایی است که توسط گروه های باستان شناسی در محدوده ی قلعه کشف شده و ما در ادامه سفرمان با آنها بیشتر آشنا خواهیم شد، از این رو با ما در 2safar همراه باشید و این حلقه متصل میان تاریخ و افسانه را با هم بشناسیم.
در ادامه ی معرفی قلعه یزدگرد به سراغ ویژگی ها و مشخصات این قلعه باستانی خواهیم رفت، قلعه ای که با حمله اعراب به ایران و شکست های لشکر ساسانی، پناه گاه یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی به همراه دخترش شهر بانو شد، این قلعه از موقعیت استراتژیک دفاعی بسیار مناسبی برخوردار بوده به نحوی که از این قلعه تحت عنوان یکی از قلعه های مستحکم دوران باستان یاد می شود. پناه گرفتن شاه ساسانی نام این قلعه برای همیشه در ذهن ایرانیان به قلعه یزدگرد بدل کرد و روایت گر بخشی از تاریخ این سرزمین شد.
این قلعه بر روی ارتفاعات منطقه دالاهو قرار دارد که روستای زده هم در نزدیکی این منطقه ی باستانی واقع شده و شاید پاسداران و محافظین این قلعه ساکنین این مناطق در دوره های اسلامی بودند و حافظان داستان این قلعه شدند. فاصله ای این روستا با شهر زیبای ریجاب در حدود 20 دقیقه است و مسیری صعب العبور و سخت در پیش روی شما خواهد بود، اما بدون شک دیدن این قلعه باستان به زحمت مسیر می ارزد. هر چند فضای سبز، پوشش گیاهی جنگلی منطقه خود یکی از جاذبه های طبیعی منطقه به شمار می رود و گردشگران هم از طی کردن چنین مسافتی علاوه بر بردن لذت و داشتن اوقات خوش مهیای بازدید از قلعه ای باستانی خواهند بود.
استحکام و دژ دفاعی قلعه تا حدود زیادی به موانع طبیعی و صخره های اطراف و همچنین پرتگاه چسبیده به قلعه وابسته است و جانمایی قلعه از سوی بانیان آن هم به واسطه ی همین موقعیت جغرافیایی و استراتژیک بوده است. قلعه ی یزدگرد از سه سمت به ارتفاعات و موانع طبیعی محدود می باشد و براساس کاوش های صورت گرفته می توان مدعی وجود شهری بزرگ با جمعیتی قابل توجه در قلعه بود و در حال حاضر، 10 بنا شامل آشپزخانه، دروازه، جای دار، تپه رش، قلعه یزدگرد، دیوار گچی، قلعه داور، نقاره خانه، گچ گمبد و آشیه وار از بخش های مختلف باستانی باقی مانده در این مجموعه هستند، که بدون شک میراث ارزشمندی برای ایران و جهان به شمار می روند.
کاوش های باستان شناسی در مراحل مختلفی در این قلعه صورت گرفته که اولین هیأت باستان شناسان هم کانادایی ها بودند و همانطور که گفته شد ابتدا این قلعه را به واسطه ی معماری و نما های گچی بکار رفته در بخش های مختلف متعلق به ساسانیان دانستند، اما بعد ها قدمت این قلعه به اشکانیان رسید.آشپزخانه، یکی از مکان هایی است که در اکتشافات صورت گرفته در بخش پایانی دیوار به عنوان محل استقرار سربازان از آن یاد شده است، البته این مکان در بخشی از دیوار گچی قرار گرفته که به طول 5 کیلومتر کشیده شده، و از مصالحی مانند قلوه سنگ و لاشه سنگ و گچ ساخته شده است، در این دیوار بقایای برج هایی هم وجود داردکه در روزگار پر شکوه این قلعه اتاقک های نگهبانی بوده اند، نکته قابل توجه فاصله مکانی منظم میان این اتاق های نگهبانی بر روی دیوار گچی است، که خبر از مهندسی دقیق این قلعه می دهد.
از بخش های دیگر قلعه یزدگرد می توان به گچ گنبد اشاره داشت، مکانی که باستان شناسان آن را میدان هم می نامند، دورتا دور این میدان یا همان گچ گنبد، برج هایی نیم دایره وجود داشته است که یکی از مشخصات اصلی آن را می توان گچ بر های خاص متعلق به دوران ساسانی دانست. گچ گنبد در بخش شمالی قلعه یزدگرد قرار دارد و بقایای این بنا از بخش های قابل توجه این اثر باستانی محسوب می شود. 2safar هنوز حرفای بسیاری برای گفتن در این مکان تاریخی دارد، با ما باشید.
در قسمت های مختلف قلعه یزدگرد مکان هایی وجود دارد، که روزگاری بخش های مهمی از این قلعه را تشکیل می دانند، بخش هایی که روزگارِ رفته ی بسیاری را از سر گذرانیده و امروز، مشتاق میهمانانی است، که می توانند از نام و نشان این قلعه بر خاک نشسته حفاظت کنند، این قلعه روزگاری پاسدار شاه ایران بوده و قرن هاست که مامور حفاظت از هویت آن دوران است.
قبل تر در 2safar از قلعه یزد گرد و چون و چرایش گفتیم و دیوار گچی، آشپزخانه و گچ گنبد را هم معرفی کردیم، در ادامه این مسیر به تپه رش می رسیم، کرد ها به رنگ سیاه، رش می گویند و تپه رش یا همان تپه سیاه به واسطه ی سفال های تیره ی کشف شده در این مکان بوده که سفال های متعلق به دوران و همچنین آثاری از دوران اسلامی در آن یافت شده است. یکی دیگر از بقایای بجامانده از دژ دفاعی قلعه یزدگرد، محلی به نام دروازه است، این مکان که در ابتدای دیوار دفاعی قرار دارد، حدفاصل میان دو برج تکی است، که بر اساس نظر باستان شناسان محل قرار داشتن دروازه ی ورودی قله بوده است.
جای دار نام یکی از بخش های دیگری است که در محدوده ی 40 کیلومتری قلعه قرار گرفته است، جای دار بخش از روستای زرده به شمار می آید که بر اساس گفته ی مسئولین، باغ ها و زمین های این محدوه توسط فردی خیر خریداری شده و محدوده قلعه به طور کامل مورد حراست قرار خواهد گرفت. در این بخش بقایای برج ها و مخروبه هایی از دیوار های دفاعی قلعه قابل دیدن هستند. خود قلعه یزدگرد، در بالاترین نقطه ی ارتفاعات این منطقه واقع شده و برج های نیم دایره این مکان را هم احاطره کرده اند، بنا به گفته کارشناسان 3 تا 6 متر قطر این برج های نگهبانی است، که در فواصل منظم از هم قرار دارند.
آشیه وا نام برجی است که بر روی ارتفاعات شمال غربی قلعه یزدگرد واقع شده و باستان شناسان این مکان را برج دیده بانی قلعه می دانند، نقاره خانه هم برج دیدبانی دیگری است که در شمال شرقی قلعه وجود داشته و امروزه با این نام شناخته می شود. در کنار این دو برج دیده بانی می توان از قلعه ی بهنیا نام برد، مکانی که باستان شناسان در کاوش ها یشان ، آن را آتشکده ای متعلق به دوران ساسانی می دانند، که در دوران اسلامی و با تغییرات اجتماعی گسترده ی پس ورود اسلام به ایران به کارگاه شیشه گری تبدیل شد و پس از قرن ها باردیگر هویت از دست رفته ی خود را بدست آورده و آن را آتشکده ی قلعه ی یزدگرد می دانند.
یکی از نکات قابل توجه در خصوص آثار موجود در قلعه یزدگرد، وجود گچ بری های بخش های مختلفی مانند، ستون ها، سرستون ها، دیوارها و طاقچه های قسمت های مختلف این قلعه است که تصاویر و نقش های متعددی بر روی آنها ایجاد شده اند.این تصاویر و نقش ها از المان های معماری عصر ساسانی بهره برده اند و دارای تنوع بالایی هستند، گردشگران میتوانند نقش گیاه، نقوش اساطیری، حیوانات، نقش های انسان ها و نقوش هندسی متعددی را در بخش های این قلعه ببینند. از نقش برگِ گیاهِ کنگر هم می توان به عنوان یکی از خاص ترین نقوش این قلعه نام برد. نقوشی که علاوه بر نشان دادن اهمیت و جایگاه این قلعه به عنوان یکی از نفوذ ناپذیر ترین قلعه های ساسانی ، نماینگر بخش های از هویت و هنر معماری ایرانیان در عهد ساسانی است، هرچند معماران و هنر مندان ایرانی در آثار دیگر هنرمندی خود را به رخ کشیده اند اما این بار بروی دیوار های مستحکم این دژ هنر و ظرافت خود را بکار برده اند.