در ادامه ی مسیر پر هیجان و تماشایی مان در شهر آتن، باز هم به سراغ آکروپولیس می رویم، تا از یکی دیگر از بنا های شگفت انگیز و فوق العاده ی این مجموعه ی باستانی و رویایی دیدن کنیم، با بخش های تاریخی و اسطوره ای اش آشما شویم و درک بهتر و نزدیک تری آتن و تمدن شگفت انگیز اش پیدا کنیم. این بار به سراغ ارچیتیوم می رویم، معبدی زیبا، چشم نواز و با شکوه که یکی از تزئینی ترین و هنری ترین آثار باستانی و بنا های تاریخی آکروپولیس به شمار می آید.
این بنای فاخر مانند دیگر بنا های باستانی یونان از سنگ های مرمر پنتلیک ساخته شده و در قرن بیستم با مرمت ها مختلف یکی از جذاب ترین آثار تاریخی آکروپولیس است. سنگ بنای اولیه این معبد با بنایی کنونی یا بهتر است بگوئیم با ساختار بازسازی شده ی کنونی اش متفاوت بود، چرا که بنای اولیه معبد در حمله سپاهیان هخامنشی ویران شد و در خلال سال های 506 تا 421 پیش از میلاد مسیح با ساختار کنونی و معماری فاخر اش از نوساخته شد و دیگر هیچ اثری از آن بنای ویران شده در دست نیست.
بر اساس باور های آتنی این معبد به آتنا و پزیدون دو الهه ی یونانی اهدا شده است، اگر با ما در آتن همراه بوده باشید، بار ها در معرفی بنا هایی مانند پارتنون از آتنا الهه حافظ آتن سخن گفتیم که بسیاری از معابد معروف آکروپولیس متعلق به او هستند اما در کنار نام آتنا در معبد ارچیتیوم، نام پزیدون نیز آورده شده است. پزیدون یکی از دوازده اسطوره ی و الهه ی یونانی است، که او را خدای دریا و طوفان های می دانستند، همچنین او را الهه ی زمین لرزه و اسب ها نیز می خواندند، در باور های یونانی پزیدون، حافظ و نگهبان دریانوردان بود و اورا در ایلیاد هومر، ناجی یونانیان در برابر تروجان ها می دانستند، از این رو، نام این الهه ی یونانی در معبد ارچتیوم به گوش گردشگران خواهد خورد و با این بخش از تمدن و تاریخ یونان آشنا خواهند شد. مهمترین مشخصه ای که در خصوص این معبد در تصاویر مربوط به یونان و آتن دیده اید،؛ مسجمه های شش زن ایستاده در این معبد است، که در ادامه ی مسیر بیشتر از آنها سخن خواهیم گفت. بر اساس اطلاعات موجود، از اسم Mnesicles به عنوان معماری این بنا یاد شده است، در ساخت این بنا، مجسمه سازان بنام و معروف یونانی به آتن فراخوانده شدند و اثری چنان فاخر متولد شد. از این بنا به عنوان یکی از نمود های هنر معماری یونان یاد می کنند، جایی هنر و ذوق در خدمت مهندسی قرار می گیرد و اثری با شکوه و تماشایی به عنوان یکی از میراث های مهم بشری خلق می شود. با ما در ادامه ی بازدید از این معبد تاریخی همراه باشید، تا با بخش های مختلف و هنر های متعدد بکار رفته در این معبد آشنا شویم.
در ادامه ی معرفی و بازدید از قسمت های مختلف معبد آرچتیوم، به معماری و ساختار باستانی این بنای باشکوه باستانی خواهیم پرداخت، با ما در این مسیر هیجان انگیز و دلچسب همراه باشید. این زیارتگاه افسانه ای که به آرچتیوس تعلق دارد، یکی از فانتزی ترین بنا های آکروپولیس است و از چهار قسمت اصلی تشکیل می شود، مهمترین بخش این معبد باستانی در قسمت شرقی اش قرار دارد، جایی که ایوان شرقی در انتهای آن قرار گرفته و نمای جذاب و قابل توجه آن پیش روی گردشگران قرار می گیرد. فضا های بخش شرقی متعلق به الهه آتنا است، و محراب بزرگی نیز در این بخش قرار دارد، این بخش با شش ستون دوریکی و بر افراشته اش قسمت ورودی معبد نیز به شمار می آیند، و در پشت ستون های بر افراشته ی قسمت شرقی ایوانی قرار گرفته که همان محراب بزرگ متعلق به آتنا در آنجاست، ستون های سنگی مرمری معبد و کل دیگر قسمت های معبد گردشگران را به دوران باستان می برند، دورانی که تمدن یونان پیشگام تمدن غرب بود و پس از حمله ارتش ایران، خود را آماده زایش دیگری می کرد، در این دوران پر تلاش یونانی معماری یکی از مهمترین ابزار برای به نمایش گذاشتن عظمت یونان محسوب می شد، که معبد آرچیتوم یکی از همان بناهای تاریخی پیش روی شماست.
هنگامی که از ایوان شرقی و ستون های باستانی اش عبور می کنید، فضای محراب آتنا در سطحی پایین تر قرار گرفته، که در دوران باستان هم به همین سبک است، البته نکته جالب در این خصوص ، هوش و ذوق هنرمندان و معماران یونانی در آن دوره ی زمانی بوده است، چرا که از شیب پیش روی شان بهترین استفاده را در طراحی و پرداخت چنین ساختاری کرده اند،آن را در یک سطح پایین تر در معرض دید عموم قرار داده اند و بهترین کاربرد را از یک محدودیت جغرافیایی و فضا داشته اند.
این قسمت معبد به واسطه ی حکاکی ها و تزئینات پر تکرار اش یکی از قسمت های دیدنی و زیبا معبد بوده و همچنان این مشخصه ی خود را حفظ کرده است، نقش هایی که روزگاری جزء باشکوه ترین آثار انسانی جهان به شمار می رفتند و هنوز هم گردشگران از دیدن این بخش از معبد هیجان زده خواهند شد، به گونه ای که بسیاری از هنرمندان ، بخصوص نقاشان یونانی و اروپایی از تزئینات این معبد نقاشی کشیده اند. سومین بخش از معبد آرچتیوم، ضلع شمالی این معبد است که با شش ستون دوریکی و دیگر فضای باشکوه دیگری را خلق کرده است. بدون شک، هر کدام از این بخش ها و قسمت هایی که در قالب چند سطر و چند خط از آنها عبور می کینم، روایت گرد بخشی از هویت و فرهنگ یونانی هستند، ستون هایی که با شکوه بیشتری از دوران خود، گردشگران را شیفته خود می کنند و بهترین نمایندگان تمدنی باستانی هستند.
اگر از قسمت شرقی و ایوان شرقی وارد شده باشید، ضلع شمالی معبد دست راست شما قرار گرفته و دیگر ستون های این بخش به صورت خطی قرار نگرفته اند، بلکه چهار ستون به سمت شمال ایستاده اند و در هر طرف از آن هم دو ستون فضایی مد نظر خالقان این بنایی باشکوه را ایجاد می نمایند. گردشگران در این معبد باستانی بی گمان، عرصه تماشایی از هنر یونانی را شاهد خواهند بود و مانیز در این مسیر با شما هستیم.
در ادامه ی آشنایی با معبد با شکوه و زییا آرچتیوم، می خواهیم به معروف ترین ضلع این معبد برویم، از آن دیدن کنیم و بهتر این بخش معروف معبد را بشناسیم. بسیاری بر این باورند که شهرت معبد آرچتیوم، بیشتر به واسطه ی ضلع جنوبی معبد است که به دلیل معماری و تزئینان ساخت اش بسیار مورد توجه قرار گرفته است و یکی از معروف ترین بنا های تاریخی آکورپولیس به شمار می آید، شاید بسیار از شما هم تصویر این بخش از معبد آرچتیوم را به میان تصاویر معروف جاذبه های گردشگری آتن دیده باشید، با ما در این مسیر همراه باشید.
درست مقابل ضلع شمالی و در قرینه ی این ضلع در بخش جنوبی ایوانی قرار دارد که به جای شش ستون یونانی ، که در قسمت شمالی ساخته شده اند، مجسمه ی شش زن قرار دارند، مجسمه هایی که به لحاظ کارایی همان کابرد ستون ها را انجام می دهند و سقف سنگی این بخش از معبد را بر دوش می کشد اما، حضور این شش زن ایستاده به جای ستون های معروف یونانی، بیشتر از هرچیز دیگری برای گردشگران جذاب و تماشایی است. یونانی ها به این بخش، ضلع کاریاتید می گویند، اصطلاح یونانی که به معنای دوشیزگان است، مجسمه های زنانی که نگهدارنده ی سقف معبد آرچتیوم هستند.
در بسیاری از متون تاریخی از مجسمه ساز معروف یونانی فدیاس نام برده اند، که در ساخت مجسمه های غول پیکر، اما ظریف و زیبای این معبد مشارکت داشته و یکی از مهمترین آثار این هنرمند یونانی به شمار می آیند. دوشیزگان این ضلع از معبد هم، در میان داستان ها و اساطیر یونانی جای دارند و روایت اساطیری بسیاری در خصوص آنها وجود دارد، اما برای گردشگران جذابیت های این اسطوره ها و داستان های اساطیری، در کنار تماشای آنها رنگ می گیرند و تمام واقعیت آنها در میان این شش ستون سنگی و زیبا خلاصه می شود. البته باید به این نکته هم اشاره داشت، که کاریاتید، یک سبک معماری در معماری یونان باستان است که بخشی از پروژه های عمرانی و طراحی های بنا در حدود قرن سوم پیش میلاد در یونان باستان رواج داشت و این شش دوشیزه ی سنگی هم، یکی از نمونه های برجا مانده از آن سبک معماری یونانی است.
یکی از مهمترین ویژگی های این مجسمه ها، نزدیکی بسیار زیاد آنها به زنان آن دوران تاریخی است، که البته در شکلی و شمایلی آراسته و کامل به تصویر کشیده شده اند، جزئیات لباس ها، اندام و بخش های زیورآلات شان از جمله بخش های قابل توجه مجسمه های زنان معبد آرچتیوم برای گردشگران است. یکی از هنرمندانه ترین ظرافت های ساخت این مجسمه ها در انتقال حالت ایستادن آنها ست، در ساخت مجسمه به شکل ایستادن و عدم وجود سقف سنگی هم دقت شده است که نشان دهنده ی هنرمندی و ذوق هنری سازندگان این اثر است.
این بخش از معبد که می توان آن را ایوان دوشیزگان هم نامید، گردشگران با اثری بسیار مشهور در تاریخ جهان رو به رو هستند و شاهد آثاری اصیل، زیبا و منحصر به فرد خواهند بود، که مهترین دستاورد آن نیز می تواند، فهم بهتر و نزدیک تر یونان و ارزشمند تر از همه، لذت و تماشا و سفر باشد.
با پایان یافتن دروان شکوه یونان باستان، نماد ها و المان های هویتی این تمدن عظیم، پرچم داران تاریخ و تمدن یونان شدند، یکی از این بنا ها، معبد آرچتیوم بود، که در اولین حمله ی رومی ها با آسیب های جدی مواجه شد، اما روم بر روی پایه های هویتی یونان بنا شده بود و هویت خود را وام دار این تمدن باستانی می دانست، از این رو، به بازسازی و مرمت آثار و بنا های تاریخی یونان دست زد، که معبد آرچتیوم یکی از آن بنا های تاریخی بود. هر چند در متون تاریخی رومی آرچتیوم را دست نخورده توصیف کرده اند، اما بیشتر این آثار متعلق به قرن دوم میلادی بود و یک قرن پیشتر مرمت ها و بازسازی این بنا تاریخی صورت گرفت. اما به برسمیت شناخته شدن آئین مسیحیت در قلمرو امپراتوری روم، آچتیوم مانند بسیاری دیگر از بنا ها و آثار تاریخی یونان و آتن روزگاری متفاوت را تجربه کردند ودیگر خبری از احترام و عزت رومی ها و حتی یونانی ها نبود. در اوایل این معبد مانند دیگر معابد یونانی بسته شدن و مشرکان مانند مسیحیان در قرن های مورد تعقیب قرار می گرفتند و وجود معبد یونانی هم دیگر موضوعیت نداشت. اما در دوره های بعد تر، با آرام تر شدن فضای مذهبی بیزانسی ها، در ابتدا معبد به یک کلیسا تبدیل شد و ماهیت محراب گونه ی قسمت میانی معبد مورد توجه قرار گرفت، هر چند بسیاری از المان های معماری فضای داخلی معبد بر اساس الگو های مسیحی تغییر کرد، اما ساختار کلی بنا حفظ شد و کلیسای آرچتیوم به Theometor تقدیم گردید و دیگر خبری از آتنا و آرچتیوس نبود.
با این حال این تنها بخش از روایت تاریخی دوره های میانی بود، با شکست بیزانسی ها و ورود مسلمانان عثمانی، باز هم عقاید و باور های مذهبی به عنوان یکی از مهمترین بخش های هویتی حکومت ها مورد حمله قرار گرفت و کلیساهای بیزانسی و مسیحی متعدد آتن بسته شد، اما آرچتیوم را زیبایی اش نجات داد، ساختمان زیبا آرچتیوم در خلال حکمرانی فرماندهان ترک بر آتن، به کاخ سلطنتی و حرم سرای فرماندهان ترک بدل شد، شاید ایوان دوشیزگان، باز هم ناجی این بنای تاریخی ارزشمند شد و سرنوشت متفاوتی نسبت به دیگر بنا ها و معابد آکروپولیس پیدا کرد.
اما تاریک ترین روز های این معبد و این بنای تاریخی با آغاز قرن نوزدهم شروع شد، برداشته شدن یکی از مجسمه های سنگی توسط سفیر انگلیسی Lord Elgin اولین اسیب جدی به آرچتیوم بود، مجسمه ای که همراه مجسمه ی پارتنون به موزه ی انگلیس فروخته شد اما بیشترین آسیب و ویرانی این بنای تاریخی در دوران استقلال یونان ایجاد شد، درست در جنگ میان استقلال طلبان با ارتش عثمانی، نیرو های ترک این معبد تاریخی را بمباران کردند، و قسمت های اعظم این بنای تاریخی ویران شد، دیوار های کنار معبد فرو ریخت، سقف ایوان شمالی پاین آمد و معبد آرچتیوم پس از سال ها و قرن ها به مخروبه ای سنگی بدل شد. وسعت و ویرانی این معبد به گونه ای بود، که سالها هیچ کس به سراغ مرمت و بازسازی این بنا نرفت و در اواخر قرن بیستم، آرچتیوم بار دیگر دیگر دیوار های سنگی از چیده شد، ستون های مرمرینش استوار شدند و ایوان دوشیزگان اش نیز چهره ای خود را باز یافتند، با ما همراه بمانید.
اما داستان آرچتیوم و ایوان فرشتگان این بنا تاریخی یکی از مهمترین ترین داستان های قرن نوزدهم بخصوص پس از به استقلال رسیدن یونانی ها شد، Lord Elgin سفیر انگلیس در حکومت عثمانی مستقر در آتن، به همراه آثار باستانی متعدد یونانی یکی از فرشتگان ایوان معروف آرچتیوم را با خود به انگلستان می برد، Lord Elgin این مجسمه ی بی نظیر و زیبا را برای عمارت خود در اسکاتلند برده اما بعد ها به موزه ی انگلیس می فروشد. این رخداد یکی از اتفاق ها مهم در دوران خود به شمار می رفت و روایت ها و داستان های محلی مختلفی نیز بدنبال این انتقال شکل می گیرد، که بیشتر به یک حس ملی بدل می شود.
این اتفاق در اوایل قرن نوزدهم و در حدود سال های 1800 رخ می دهد، که متاسفانه برای این انتقال که بیشتر یک دزدی بزرگ هویتی و تاریخی است، مجسمه تکه می شود و سپس توسط یکی از معماران معروف انگلیسی به نام سر جان سوان Sir John Soane بازسازی می گردد و در امروزه در موزه ی Holborn لندن نگهداری می شود، این سرقت در حس ملی خفته ی یونانی نقش بسزایی داشت اما در خلال جنگ استقلال و در اثر بمباران عثمانی ها، ساختمان آرچتیوم آسیب های جدی می بیند، دیوار ها و سقف ها ویران می شوند و آرچتیوم برای بازسازی و مرمت حدود یکصد سال منتظر می ماند.
در حدود سال های 1979 در میان خرابه ها ویرانه های معبد آرچتیوم، 5 فرشته باقی مانده بیرون کشیده شد و و با رعایت شرایط کامل باستان شناسی آنها را به موزه قدیمی آکروپولیس انتقال دادند و ماکت های جدید و کاملا شبیه به فرشتگان اصلی را جایگزین آنها کردند. اما مرمت و بازسازی مجسمه همچنان ادامه داشت، و تا سال 2005 باستان شناسان و متخصصان با بالاترین تکنولوژی ها به بازسازی 5 فرشته بر جای مانده پرداختند. موزه قدیمی آکروپولیس در سال 2007 به طور کامل بسته شد و موزه ی جدید آکروپولیس (هم که پیش تر به معرفی آن پرداختیم و از قسمت های مختلف آن دیدن کردیم) در سال 2008 افتتاح گردید و مجسمه های فرشتگان معبد آرچتیوم نیز به بالاترین استاندار های حفاظت به این موزه ی مدرن، زیبا و باشکوه منتقل شد. نکته جالبی که پیش تر هم به آن اشاره ی کوتای داشتیم، ظرافت و دقت ساخت مجسمه های واقعی آرچتیوم است، سه مجسمه ی سمت چپ زانوی سمت راست خود را خم کرده اند و بر روی یک پا تکیه کرده اند، در حالی سه مجسمه ی متقارن دیگر پا هایشان کاملا در مخالف پا های مجسمه های دیگر است. شما برای دیدن این مجسمه می توانید بار دیگر به موزه ی جدید آکروپولیس بروید و مجسمه ی بی نظیر معبد آرچتیوم را این بار با اطلاعاتی بیشتر ببینید، هرچند خواهر ششم این فرشتگان همچنان فاصله ی بسیار دوری با 5 تای دیگر دارد اما برای گردشگرانی که به آرچتیوم رفته اند و این معبد با شکوه را از نزدیک دیده اند، تماشای دوباره ی آن فرشتگان باستانی جذابیتی بسیار زیاد خواهد داشت، با ما در ادامه ی مسیر سفرمان در آتن همراه باشید، سفری که در میان تمام لذت هایش داستان های بسیاری را روایت می کند.